پاییز اومد
اول مهر ه
یه سالهایی اول مهر بهترین و هیجان انگیزترین روز واسم بود
ولی گذشتن
من بزرگ شدم و ... خیلی سردرگمم
تنهام
سالهاست هیچکس و تو حریم تنهاییم راه ندادم
هر وقت هم که میام یکی و راه بدم ... میفهمم که هنوز آدما رو نشناختم
هفته پیش به اون یکی مهسا گفتم یکی از دوستام یه کاری کرد و منو خیلی ناراحت کرد
مهسا میگه : اوووووووووووووو ... دختر تو هنوز به این چیزا عادت نکردی ؟؟؟؟؟؟؟؟
راست میگه
من هنوزم عادت نکردم
هی من فکر میکنم بقیه خوبن و من و دوست دارن و ... بم اهمیت میدن
ولی
زهی خیال باطل
......
برخیز و می بریز که پاییز میرسد
بشتاب ای نگار که غم نیز میرسد
یک روز در بهار وطن سرخوش و کنون
دور از دیار و یارم و پاییز میرسد
تا بزم هست جمله حریفند و هم نفس
هنگام رزم کار به پرهیز میرسد
تا یاد میکنم ز اسیران در قفس
اشکی به عطر و نغمه درآمیز میرسد
گر میوه امید نیامد به دست ما
دست شما به در دل آویز میرسد
برخیز و موج را به نگونساریاش مبین
دریا دلا که نوبت آن خیز میرسد
سیاوش کسرایی